انسان شناسان تلاش میکنند تا منطق درونی یک جامعه را درک کنند تا افراد بیرونی، معنای رفتار افراد جامعه را بیابند. انسان شناسان آموخته اند تا از قوم گرایی پرهیز کرده و هر کسی را در تاریخچه فرهنگی آن
موشها و آدمها: ۳ اپیزود از مجتمع تجاری، فرهنگی و تفریحی کورش
از سمت رودهن که وارد تهران میشوی فضایی خاکستری با برجهای بلند میبینی، ساختمانهای نیمهکاره و جرثقیلهایی که همهجا هستند. ترافیک و صدای بوق اتومبیلها… از موزهها، گالریها، مردم، سینماها، تاتر شهر، کافه و… اثری نیست. انگار این شهر بویی
جسته و گریخته : روایت چهارم
منتظر تمام شدن شماره معکوس این روزهایم. آقای مدیر رفتارش بسیار عوض شده است. مهربان و منطقی است و حرفها را می پذیرد. تمام مدت سوال «چرا در طول این یک سال این گونه نبودی؟» در ذهنم می چرخد .
جسته و گریخته:روایت سوم
دغدغه مالی همه دلیلم نبود.هرچند برایم خیلی اهمیت داشت. می خواستم تجربه کنم. میخواستم اتنوگرافی بنویسم. به نظرم خیلی ایده جذابی بود که دربارهی انسانشناسی سازمانی کار کنی در محیطی که اولین سنگ بناهایش را با تفکر تو گذاشت. البته
سازمان به عنوان فرهنگ
در انسان شناسی سازمانی ، سازمان به عنوان یک فرهنگ شناخته می شود. «تحلیل های انسان شناختی در سازمان از کشف مشکلات شروع می شود.»(Wright,1988) انسان ها با ارزش ها و باورها و رفتارهای فرهنگی رشد می کنند و این