جسته و گریخته : روایت دوازدهم

 آخرین روایتم به آذر ۹۷ برمی‌گردد.زمان زیادی گذشته و اینجا ساکت مانده بود. من ساکت مانده بودم. آخرین محل کارم در ایران را به نیت کار کردن کنار شخصی انتخاب کردم که فارغ التحصیل رشته‌ی انسان شناسی و مدیر منابع

جسته‌وگریخته:روایت دهم

on the brink

خیلی وقت بود که با سایتش آشنا شده بودم، مقالاتش را می‌خواندم و حتی چندتایی‌اش را هم ترجمه کردم. دلم می‌خواست کتابش را داشته باشم. اما امکان خرید نبود. مصاحبه‌ها و پادکست‌هایش را گوش می‌دادم و فکر می‌کردم کاش چنین

جسته‌وگریخته:روایت‌نهم

revayat9

حاشیه پررنگ‌تر از اصل بود. داستان‌هایی که هر روز به وجود می‌آمد خسته کننده شده بود. در همین حال و هوا مشاور منابع انسانی به شرکت آمد تا روابط بین دپارتمان‌ها را بهبود ببخشد و ساختار سازمانی را بچیند. بچه‌های

موش‌ها و آدم‌ها: ۳ اپیزود از مجتمع تجاری، فرهنگی و تفریحی کورش

مجتمع تجاری کورش

از سمت رودهن که وارد تهران می‌شوی فضایی خاکستری با برج‌های بلند می‌بینی، ساختمان‌های نیمه‌کاره و جرثقیل‌هایی که همه‌جا هستند. ترافیک و صدای بوق اتومبیل‌ها… از موزه‌ها، گالری‌ها، مردم، سینماها، تاتر شهر، کافه و… اثری نیست. انگار این شهر بویی